بدون ِ عنوآن

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۳/۳۰
    7
  • ۹۳/۰۲/۰۱
    6
  • ۹۳/۰۲/۰۱
    5
  • ۹۳/۰۱/۱۹
    4
  • ۹۳/۰۱/۱۸
    3
  • ۹۳/۰۱/۱۸
    2

5

دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۳۲ ب.ظ
قضیه برمیگرده به کلاس ادبیات و اولین کنفرانسم و باباطاهر رژیمی ! و شاعر قدرتمند ! 

به کنفرانسی که به زور دو صفحه مطلب داشت که به سختی پیدا شده بود و ازون طرف یه شغال با یه کنفرانس فوق العاده ! :))
فوق العاده ارائه ش داد ! قریب به چهل و پنج دیقه تمام گفتُ گفتُ گفت ! فقط همون که تهش گف ببخشید استاد اگه ناقص بود :/ اصصن رید تو حسم :/
بعدشم که همه کلاسامون با هم دیگس :/ :-" :)))

بعد دیروز برا اولین بار تو یونی سوتی دادم :))

تو کارگاه کامپیوتر بودیم , دستور کار مو اولین نفر تموم کرده بودمو دستمو گذاشته بودم زیر چونه م و داشتم مانیتورشُ عمیقاَ نگا میکردم که یهو برگشت بهم نگا کردد :| در واقع آخ قلبم :))) 
واقعا آخ خ خ قلبم ها :))))
  • لونا ..

نظرات (۱)

خل :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی